مقاله زیر توسط زایور شیریوو[2] نوشته شده و در وبسایت[3] چتهام هاوس[4] از معتبرترین اتاق فکر های جهان در تاریخ 22 آوریل 2016 منتشر شده است.

با پایان گرفتن درگیری چهار روزه در ناگورنو قراباغ بین ارمنستان و آذربایجان که جنگی کوتاه اما شدید و ناگهانی بود،امید های کمی برای از سر گیری مذاکرات صلح باقی مانده با وجود برتری نظامی آذربایجان بر ارمنستان،باکو گزینه های دیپلماتیک کمتری دارد.

زمان

بوضوح مشخص است که حمله آذربایجان برنامه ریزی و تمرین شده بوده است ،اما این حمله ای برق آسا برای آزاد سازی اراضی تحت تصرف ارمنستان نبوده است و به محض اینکه ماموریت آن اجرا شد. آذربایجان آتش بس یک جانبه اعلام نمود.در اصل باکو بر روی عوامل روانی مانند اثبات برتری تکنولوژیک نظامی خود قمار کرد.

زمان حمله این گمان را بوجود آورده بود که مقامات آذربایجان این مناقشه راعمدتاً برای منحرف کردن افکار عمومی از مشکلات داخلی مانند افول وضعیت اقتصادی کشور و رسوایی افشاء فساد در اوراق پاناما انجام داده اند.اما اگر اینها دلایل حمله بودند،تهاجم باید در ماه ژانویه که اعتراضاتی برای بالا رفتن قیمت ها بوقوع پیوست و یا بلافاصله پس از افشای اوراق پاناما اتفاق می افتاد.

سناریوی محتمل تر اعلامیه ای بود که ارمنستان در ماه فوریه انتشار داد و بر مبنای آن اعلام شد این کشور استراتژی بازدارنده ای را پیگیری خواهد کرد که در بر گیرنده حملات پیشگیرانه خواهد بود که برای باکو مشکلی استراتژیک را بوجود می آورد.این استراتژی توانایی های باکو را در خطوط تماس محدود می کرد.

بنابر این تشدید کنترل شده درگیری ها می توانست نظر جامعه بین المللی را به آسیب پذیری وضعیت فعلی که برای باکو مطلوب نیست،و برانگیختن میانجی گران بین المللی به منظور وادار کردن ایروان به اجرای نقشی سازنده در میز مذاکرات وادار کند.

بعلاوه،این درگیری تمام امید ارمنستان مبنی بر حمایت سازمان پیمان امنیتی جمعی کشور های مشترک المنافع تحت رهبری روسیه را از میان برد.پاسخ خرد کننده بود،برای مثال بلاروس بوضوح از تمامیت ارضی آذربایجان دفاع کرد.

اهداف غیر نظامی

اما هدف اصلی باکو دیپلماتیک و اعمال فشار بر ارمنستان بود.بن بست مذاکرات برای باکو خوشایند نیست و حمله نظامی کمکی تنها نمایش توانایی های تکنولوژیک بالاتر باکو  بود.هر دو کشور بر واردات سلاح های متعارف از روسیه متکی هستند،اما باکو با استفاده از بودجه دولتی  بزرگتر خود  از منابع دیگری مانند اسراییل و ترکیه نیز سلاح تهیه می کند.

مذاکرات بر سر ناگورنو قراباغ با شکست مذاکرات کازان در سال 2011 که تحت حمایت روسیه انجام شد،به بن بست رسیده است .این مذاکرات در صدد ایجاد چهارچوبی برای توافق در حل مسئله انجام شد.در آن زمان آذربایجان موافقت کرده بود در قبال در اختیار گرفتن برخی از مناطق،از باز شدن مرز ارمنستان و ترکیه حمایت کند که البته تا قبل از آن پیش شرط باکو،آزاد سازی تمام مناطق بود.در کنفرانس امنیتی مونیخ در سال 2015 الهام علی اف رئیس جمهور آذربایجان گفت: آزاد سازی برخی از این مناطق و ادامه مذاکرات فورا موقعیت را تغییر خواهد داد.

این حمله دو هدف دیگر غیر نظامی نیز داشت.اول اینکه باکو نیاز دارد امنیت سرمایه گذاری بین المللی را خصوصا برای صنایع گاز خود،ایجاد کند تا جبرانی بر اثر منفی کاهش قیمت نفت بر اقتصادش باشد.یک ماجراجویی نظامی با ریسک درگیری تمام عیار چیزی نیست که باکو در پی آن باشد.به هر حال باکو در انتظار بازگشت سرمایه گذاران بین المللی است.

دوم تقویت اصلاحات ارتشی و نظامی است.بودجه نظامی باکو از 175 میلیون دلار در سال 2004 به 4/8 میلیارد دلار رسیده و مردم تنها به دلیل موفقیت های نمادین نظامی این فشار را تحمل نموده اند.اما بدون نتیجه گیری در مذاکرات سیاسی و با ادامه از میان رفتن نیروها مردم به مخالفت با حکومت بر خواهند خواست.از آن مهم تر،تاثیر استراتژی آذربایجان فقط به جلوگیری از ارتش ارمنستان در یک جنگ فرسایشی نیست،بلکه قدرت این ارتش به عنوان یک عامل پیشگیرانه در میز مذاکرات اهمیت دارد.واکنش ارمنستان بسیار مهم است،وقایع اخیر محرکی برای فعال سازی مواضع ارمنستان بر علیه آذربایجان است،و در صورت تشدید می تواند این میزان اعتماد کم باقی مانده بین دو جامعه و رهبران آن را نیز از میان ببرد.

عامل روسیه

این جنگ کوتاه نقش روسیه در منطقه را روشن تر کرد.روسیه قبلا علاقه ای به جلوگیری از درگیری ها از خود نشان نمی داد.اکثر مردم ارمنستان و آذربایجان روسیه را در تشدید درگیری ها دخیل می دانند،و آگاهی از این مسئله ناخوشایند که روسیه به هردو طرف سلاح می فروشد باعث گردیده که تظاهر روسیه به میانجی بودن تاثیر خود را از دست بدهد.

این جنگ کوتاه نیاز به از سر گیری مذاکرات را نشان داد و احتمال اینکه روسیه فعال کننده این تلاش باشد زیاد است.روسیه مایل است توافق کازان را زنده کند که مستلزم بازگرداندن پنج یا شش منطقه و آنگاه حل مسایلی مهم مانند وضعیت سیاسی آینده ناگورنی قراباغ خواهد بود.روسیه امیدوار است با حل مشکل ناگورنی قراباغ،آذربایجان را وادار به عضویت در سازمان پیمان امنیتی جمعی کشور های مشترک المنافع و اتحادیه گمرکی اور آسیایی کند.این مخمصه ای برای آذربایجان است،حتی در صورت حل مساله قراباغ،قرارگرفتن درحوزه نفوذ روسیه بهای بسیار زیادی است.به هر حال در خلا وجود مذاکرات. باکو اعتراضات فزاینده داخلی را شاهد خواهد بود.اگر بزودی شاهد نتایج محسوسی نباشیم،ممکن است عملیات نظامی ویران کننده ای را در پیش رو داشته باشیم.

ترجمه: آرا سرکیسیان

 

[1] Violence in Nagorny Karabakh a Reflection of Azerbaijan’s Security Dilemma

[2] Zaur Shiriyev

[3] www.chathamhouse.org

[4] Chathamhouse

 

منبع: www.hoosk.net